پربازدید

No Content Available

ویدیو

کووید-19

به مناسبت روز ویکتوریا در کانادا – ملکه ویکتوریا سمبل امپراتوری بریتانیا

اگر تاریخ معاصر را بررسی کنیم متوجه می شویم که در طی چند قرن گذشته امپراتوری بریتانیا قدرت بلامنازع جهان محسوب می شد. آنها معتقد بودند که آفتاب در سرزمین های تحت تصرفشان هیچگاه غروب نمی کند و این سخنی بود که با گسترش جغرافیایی امپراتوری بریتانیا هماهنگ بود.

تاریخ بریتانیا با تاریخ خانواده سلطنتی گره خورده است. ظهور و سقوط افراد با نفوذ در تحولات اجتماعی و سیاسی بریتانیا تاثیر قطعی به جا گذاشته است. در میان افراد خانواده سلطنتی زنی نیز زمام امور را به دست گرفت که به طولانی ترین مدت سلطنت دست یافت.

او الکساندرینا ویکتوریا بود.

ویکتوریا در 24 می 1819 متولد شد. تزار روس الکساندر دوم پدر خوانده او شد و برای همین نام الکساندرینا نیز بر او نهاده شد. ویکتوریا در 8 ماهگی پدرش ادوارد را از دست داد و تحت سرپرستی سر جان کونروی قرار گرفت. سر جان کونروی یک افسر ایرلندی بود که با ویکتوریا چون دخترش رفتار کرد و او را با بسیاری از مسایل دنیا آشنا نمود. اما ملکه ویکتوریا نگران از نفوذ بیش از حد او در خانواده سلطنتی، بلافاصله پس از تاج گذاری در 18 سالگی، او را از کاخ بیرون کرد. اگر عموهای ویکتوریا عمر طولانی تری داشتند و یا از خود فرزندی به جا گذاشته بودند، سلطنت هرگز به ویکتوریا نمی رسید.

جورج چهارم عموی بزرگ او در 1839 و عموی دیگر او ویلیام چهارم در 1837 از دنیا رفتند. ملکه ویکتوریا تحت نفوذ شدید دو شخصیت قرار داشت. لرد ملبورن که نخست وزیری او را برای مدت دو سال بر عهده داشت و دیگری همسرش پرنس آلبرت.

ملبورن محافظه کاری بود که حمایت از ملکه را به جایی رساند که خواندن داستان اولیور تویست نوشته چارلز دیکنز را برای ملکه نامناسب تشخیص داد چون در این کتاب از فقـر، جنایـت و مسائل ناخوشایند صحبت می شود که ممکن است برای ملکه نامناسب باشد.

پرنس آلبرت از خانواده سلطنتی بود. او در ملاقات کوتاه در سال 1839 توجه ملکه را به خود جلب کرد. آنها یک سال بعد با هم ازدواج کردند و در طی 18 سال زندگی مشترک صاحب 9 فرزند شدند. اغلب فرزندان ایشان با دیگر افراد خانواده های سلطنتی اروپا ازدواج کردند. از گرفتاریهای ملکه و همسرش جلوگیری از نفوذ اصلاح طلبان و نخست وزیرانی بود که قدرت سلطنت را محدود و مشروطه می خواستند.

لرد پالمرسون از جمله نخست وزیرانی بود که نظرات او در مورد مسایل خارجی در تضاد با افکار ملکه بود. ملکه در خاطراتش نوشت: «به عنوان نخست وزیر کارش خوب بود اما هیچگاه اورا دوست نداشتم.»

یک بار نیز ملکه در جوانی در مورد حامله بودن یکـی از ندیمه هـای مجرد خود شک می کندو علیرغم انکار ندیمه و اینکه هیچگاه با کسی به بستر نرفته است ملکه دستور آزمایش پزشکی می دهد. نتیجه آزمایش نشان داد که برآمدگی شکم ندیمه ناشی از تورم کبد بوده است و ندیمه مورد بحث هنوز باکره است. این ندیمه چند ماه بعد در اثر سرطان کبد از بین رفت. ولی خبر به روزنامه ها درز کرد و باعث خشم عمومی مردم نسبت به ملکه شد. مدتی بعد از آن هنگامی که ملکه به کالسکه سوار می شد شخصی سعی کرد تا او را به قتل برساند. تلاش برای به قتل رساندن ملکه بعدها شش بار دیگر تکرار شد که آخرین آن در سال 1882 بود.

پرنس آلبرت همسر ملکه بزرگترین حامی و مدیر ملکه به بیماری تب تیفوئید در سال 1861 از دنیا رفت و ملکه را در غم و اندوه تنها گذاشت. اوخود را از انظار عمومی پنهان کرد و به اسکاتلند رفت و تا مدتها در مراسم و جلسات پارلمان و دولت حاضر نمی شد. ارتباط او با یک خدمتکار اسکاتلندی شایعاتی در مورد ازدواج پنهانی او به وجود آورد. در نتیجه مخالفان سلطنت و سیاستمداران چپ به نفع یک جمهوری و الغای رژیم سلطنتی سخنانی را در انظار عمومی و مجلس، عنوان کردند.

محبوب ترین نخست وزیر او رمان نویس و سیاستمدار معروف بنجامین دیزرائیلی بود. در دوران دیزرائیلی بود که دولت هند که توسط کمپانی هند شرقی اداره می شد به طور کامل به ملکه منتقل شد و او نماینده ای به عنوان فرماندار برای هند تعیین کرد.

بدین ترتیب ملکه انگستان ملکه هندوستان نیز لقب یافت (1857).

ملکه ویکتوریا در اواخر عمر به سمبل امپراتوری انگلستان تبدیل شد. جشن های پنجاهمین و شصتمین سال سلطنت او بزرگترین جشن مردم و حضور او در میان آنها بود.

ملکه ویکتوریا علیرغم سن بالا همچنان به امور سلطنتی رسیدگی می کرد. در سال 1900 که جنگ با قبایل بویر در آفریقای جنوبی به سختی جریان داشت او با مجروحان و سربازان ملاقات کرد و در مورد احتمال عقب نشینی ارتش بریتانیا گفت: «ما به عقب نشینی فکر نمی کنیم، بویرها وجود ندارند.» جنگ های استقلال طلبانه در مستعمرات سالهای آخر سلطنت او را تحت شعاع قرار داد او برخلاف سیاستهای گلادستون نخست وزیر به گسترش نفوذ امپراتوری اعتقاد داشت.

ملکه ویکتوریا اولین فرد سلطنتی بود که بعد از 1431 از فرانسه دیدن کرد. او در زمان خود شاهد یک جمهوری و دو دوره سلطنت در فرانسه و سه دوره سلطنت در اسپانیا بود. در دوران او رژیم های دیگر سلطنتی در معرض نابودی قرار داشتند. اما او توانست سالهای آخر را با محبوبیت و شهرت سپری کند و در سال 1901 در سن 82 سالگی بعد از 64 سال سلطنت از دنیا رفت.

Post URL: https://salamtoronto.ca/?p=49318



بیشتر بخوانید

No Content Available

بیشتر بخوانید

No Content Available

ویدیو

پربازدید

No Content Available

کووید-19